19 شهریور 1401

پیرامون اعتیاد

اعتیاد واژه‌ای است که از دیرباز به وفور در بحث‌های اجتماعی، خانوادگی، مجامع آموزشی و تحقیقاتی، رسانه‌های عمومی و حتی گفتمان‌های عادی میان مردم استفاده می‌شود ولی در خصوص تعریف واحد و شمول برای آن اختلاف وجود دارد.

اعتیاد، زاده یک ملیت یا فرهنگ یا تاریخ نیست. همه جوامع و فرهنگ‌ها، سنتی و مدرن، پیشرفته و عقب نگه داشته شده، درگیر آن بوده و خواهند بود؛ از نظر فردی نیز این فراگیری وجود دارد که اعتیاد به معنی عام، ارتباطی با تحصیلات، خاستگاه اجتماعی، میزان تحصیلات، اعتقادات مذهبی و یا شغل افراد ندارد؛ گرچه در گروه‌هایی ممکن است شدت و ضعف داشته باشد ولی هیچ گروهی از این آسیب مستثنی نیست.

مثلاً اعتیاد به مواد مخدّر سنّتی در گروه‌هایی با فقر فرهنگی و اقتصادی، بیشتر است. از طرفی اعتیاد به موادّ صنعتی یا بازی‌های رایانه‌ای و فضای مجازی عموماً در گروه‌های متموّل و تحصیل‌کرده بیشتر است.

اما نکته مهم در بررسی‌های انجام شده و گزارش‌ها این است که افراد مبتلا، نگرشی به بیماری خود ندارند و عموماً از اینکه گفته شود معتادند امتناع کرده و مقابله می‌کنند که شاید یک دلیل آن تعریف مبهم از اعتیاد باشد.

اعتیاد یک بیماری چند بعدی و فراتر از یک بیماری جسمی است.

اعتیاد یک بیماری با ابعاد جسمی، عاطفی، ذهنی، رفتاری و اجتماعی است.

جنبه جسمی بیماری اعتیاد، مصرف اجباری و بدون اختیار است. صرف‌نظر از این که معتاد چقدر مواد مخدّر و محرّک و با چه فاصله زمانی مصرف کرده است و صرف‌نظر از این که چه مدت توانسته مصرف آن را قطع کند، به محض آغاز مجدّد به مصرف، چه پس از چند روز و چه پس از چند سال، کنترل مصرف خود را از دست می‌دهد و دچار اجبار به مصرف می‌شود.

جنبه روانی بیماری اعتیاد وسوسه یا میل شدید مصرف است، حتی وقتی که زندگی معتاد در معرض نابودی کامل قرار می‌گیرد، با آن که مصرف مواد مخدر، ذرّه ذرّه فرد معتاد را به سوی مرگ و نابودی سوق می‌دهد اما او دیوانه‌وار به مصرف مواد مخدّر ومحرّک ادامه می‌دهد و کاملاً خودمحور می‌شود.

با وجود این‌که فرد معتاد همه راه‌های مراجعه به روان‌پزشکان، بیمارستان‌ها، مراکز ترک اعتیاد، انجام سفر، روابط عاشقانه، شغل جدید و غیره را رفته و با شکست مواجه شده است، سرسختانه اصرار می‌ورزد که هر وقت بخواهد می‌تواند از مصرف دست بردارد.

انکار، جایگزین کردن، توجیه کردن، دلیل آوردن، عدم اعتماد به دیگران، احساس گناه و خجالت، آوارگی، حقارت، انزوا و از دست دادن اختیار، همگی از علائم و عوارض بیماری اعتیاد هستند.

اعتیاد یک بیماری پیش رونده، لاعلاج و کشنده است؛ از طرفی راهکارهای انگ زدایی از معتادان و معرفی آن‌ها به‌ عنوان یک بیمار مانند بسیاری از دیگر بیماری‌ها، مسئولیت‌پذیری را از دوش فرد معتاد برداشته و به پیچیدگی ارزیابی و درمان آن افزوده است.

ابعاد فوق در اعتیاد به مواد، بررسی و مطالعه شده است و در سایر موارد اعتیاد از جمله اعتیاد رفتاری یا فرایندی، اطلاعات اندک و پیچیدگی بیشتر است.

امروزه مشخص شده است که عدم آشنایی افراد با مفهوم بیماری اعتیاد، اولین فاکتور تسهیل کننده ابتلا به این مشکل می‌باشد؛ پس لازم است در اولین قدم، تعریف جامعی از اعتیاد داشته باشیم.

تعریف اعتیاد (Addiction) در طی دهه‌های گذشته تغییرات زیادی را تجربه کرده است. در گذشته تعریف اعتیاد صرفاً به وابستگی به مواد مخدر شیمیایی (Substance Dependence) محدود بود، بعدها اعتیاد رفتاری (Behavioral Addiction) هم مورد توجه قرار گرفت و البته در ابتدا، تعریف اعتیاد رفتاری بیشتر متوجّه رفتارهای جنسی بود ولی ماجرا وقتی جدّی‌تر شد که شکل‌های دیگری از اعتیاد هم رایج شد.

به تدریج مردم احساس می‌کردند که با شکل‌های دیگری از اعتیاد مواجه هستند اما هنوز به شکل رسمی، تعریف اعتیاد شامل آنها نمی‌شد.

پس از مدتی تقسیم‌بندی دیگری در تعریف اعتیاد رایج شد: اعتیاد فرایندی (Process Addiction) در برابر اعتیاد شیمیایی (Chemical Dependency)؛ مثلاً اعتیاد به قمار به عنوان اعتیاد فرایندی و اعتیاد به هرویین به عنوان اعتیاد شیمیایی در نظر گرفته می‌شد (و می‌شود).

اما این تقسیم‌بندی جدید در تعریف اعتیاد از نظر روانشناسی، اگر چه در مجامع علمی مفید بود اما در فضای عمومی جوامع تأثیر چندان مثبتی نداشت.

حالا نسل جدیدی به وجود آمده‌ بودند که معتقد بودند برخی از مواد مخدر اعتیاد شیمیایی ندارند و صرفاً اعتیاد فرایندی دارند، بنابراین کم خطر هستند و می‌شود به سراغشان رفت از سوی دیگر، متخصّصان تأکید می‌کردند که بسیاری از اعتیادهای فرایندی از اعتیادهای شیمیایی هم خطرناک‌تر هستند و ترک آنها دشوارتر است.

اعتیاد چیست؟

خوشبختانه امروزه در اکثر منابع‌ تعریف اعتیاد به شکلی است که همه انواع اعتیاد را به‌خوبی پوشش می‌دهد. در جدیدترین تعریف ارائه شده توسط سازمان جهانی بهداشت WHO که در طبقه‌بندی بیماری ها ICD-11 منتشر شده است، اعتیاد به شرایطی اطلاق می‌شود که یک فرد به استفاده از مواد یا رفتاری روی می‌آورد که خوشایند ذهنی او بوده و مجبور است دائماً آن را تکرار کند. در بیشتر موارد انجام این امور حداقل در درازمدت باعث آسیب به فرد و اطرافیان او می‌شود اما کنترل خاصی بر آن‌ها ندارد و محکوم به تکرار آن‌ها می‌باشد.

طبیعی است که صِرف خوشایند بودن یا صِرف داشتن اثرات نامطلوب، نمی‌تواند به معنای اعتیاد و معتاد شدن باشد. نشستن پشت ماشین و رانندگی در شهر، به شرط خلوت بودن خیابان‌ها می‌تواند خوشایند باشد؛ ضمن اینکه اثرات نامطلوب هم دارد (به دلیل فشارهایی که به بدن وارد می‌شود و همینطور جایگزین شدن به جای پیاده روی) اما نمی‌توان این رفتار را اعتیاد نامید. آنچه مهم است جمله آخر در تعریف اعتیاد چنین است: اینکه اجبار به تکرار یک تجربه افزایش یابد.

حالا بهتر می‌توان فهمید که چرا اکثر تحلیل‌گران، استفاده دائمی از بازی‌های رایانه‌ای را مصداق‌هایی از اعتیاد رفتاری می‌دانند؛ چون هر بار استفاده از این بازی‌ها، فرد را به استفاده بیشتر ترغیب می‌کند و این روند عموماً چنان حرفه‌ای طراحی شده که به سادگی به پایان نمی‌رسد.

همچنین می‌توان متوجّه شد که چرا راهکار استفاده از الکل برای فراموش کردن مشکلات، به عنوان اعتیاد به الکل شناخته می‌شود، چون کسی که یک بار برای حل موقّت یا فراموش کردن مشکل خود به سراغ الکل برود، احتمالاً به تکرار این تجربه در مواجهه با مشکلات بعدی هم ترغیب خواهد شد و اساساً این شیوه حل مشکل، خود مشکلات جدید‌تر و بزرگتری را هم با خود به همراه خواهد داشت.

دکتر محمد حاجی جعفری متخصص بیهوشی

منبع

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov

https://www.rcpsych.ac.uk

ارسال نظر