مقدمه
علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد/ دریغ، سود ندارد چو رفت کار از دست (سعدی)
امروزه یکی از شعارهای اصلی سازمان جهانی بهداشت "پیشگیری مقدم بر درمان" است. تحقیقات نشان میدهند که سرمایهگذاری در امر پيشگيري نسبت به اقدامات و عملیاتی که برای بخش درمان لازم است، هم هزینه کمتری دارد و هم به نتايج پربارتري میانجامد.
فرض کنید معضل اصلی بهداشتی دریکی از شهرهای کشور، تعداد زیاد موتورسوارانی است که به دلیل تصادف رانندگی دچار مصدومیت و ناتوانی میشوند. اکنون در نظر بگیرید که اگر موتورسواران آن شهر برای استفاده از کلاه ایمنی و رعایت قوانین رانندگی، آموزش ببینند و مجاب شوند، هزینه کمتر و نتیجه بهتری دارد یا زمانی که اجباراً برای درمان آسیب دیدگان یادشده، بیمارستانی مجهز به امکانات پیشرفته تشخیصی و باز توانی همراه با پرسنل متخصص راهاندازی شود؟
بنابراین میتوان با الگو گرفتن از پیشرفتهایی که در عرصه بهداشت عمومي و ریشهکنی بیماریهای عفونی بهدستآمده است، در مورد حوادث و سوانح نیز بر روی اقدامات پیشگیرانه، متمرکز شد تا با هزینهای کمتر، از بار خسارتهای عظیم جانی و مالی وارده کاست.
هر چه قسمت باشد
همه ما دیر یا زود میمیریم، بر این اساس بخشی از مردم معتقدند که باوجود رعایت تمام نکات ایمنی و احتیاطی، بازهم سرنوشت حتمی همه ما یکی است: مرگ!
در اینکه هیچکس عمر جاودانه ندارد، شکی نیست. منتها باید به این واقعیت نیز فکر کنیم که فرصت زندگی، همچون گوهری گرانبها یکبار و تنها یکبار در اختیار ما قرارگرفته است. پس آیا عاقلانه است که صحت و سلامت این گوهر نایاب و شکستنی را بیمحابا به بازی بگیریم؟
متأسفانه روزی نیست که در بخش حوادث روزنامهها و رسانهها شاهد اخبار ناگوار نباشیم
پدری که باید تا سالها از خانوادهاش سرپرستی میکرد، در اثر بیاحتیاطی دچار برقگرفتگی شد و مرد!
ورزشکاری که میتوانست تا مدتها برای کشور افتخارآفرینی کند، به خاطر بیاحتیاطی تصادف کرد و مرد!
کودکی که مایه شادی و نشاط چند خانواده بود، به دنبال بیاحتیاطی بزرگترها مایع لولهبازکن خورد و مرد!
پزشک متخصصی که باید جان هزاران نفر را از مرگ نجات میداد، در اثر بیاحتیاطی دچار گازگرفتگی شد و مرد! ...
پژوهشی در سطح شهر تهران نشان میدهد تنها به دلیل جراحات کوچک و غیر کشنده ناشی از کارهای منزل، سالانه میلیاردها تومان هزینه بر خانوادهها و سیستم درمانی تحمیل میشود؛ جراحات و آسیبهایی که صد در صد قابلپیشگیری هستند.
چرا در جامعه ما بی احتیاطی اینقدر رایج است؟
بر اساس مطالعات جامعهشناسی، یکی از دلایل عمده عقبماندگی در جوامع توسعهنیافته "تقدیرگرایی" است. درحالیکه رمز پیشرفت کشورهای توسعهیافته "تدبیر گرایی" میباشد. تقدیرگرایان عقیده دارند که اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد هر کاری هم بکنیم باز آن اتفاق رخ خواهد داد؛ اما درواقع چنین نیست. قطعاً کسی که رفتار پرخطری دارد و نکات ایمنی را رعایت نمیکند، نسبت به کسی که جانب احتیاط را نگه میدارد، بیشتر در معرض خطر و اتفاقات ناگوار خواهد بود؛ بنابراین نمیتوان گفت که قسمتش چنین بوده و تقدیرش فلان!


نقل است که حضرت علی (ع) کنار دیواری نشسته بود؛ وقتی متوجه کج بودن دیوار شد ازآنجا برخاست و جای دیگری نشست. فردی پرسید: آیا ازقضای الهی فرار میکنی؟ ایشان پاسخ داد: ازقضای الهی به قدَر الهی پناه میبرم؛ یعنی اگر بنشینم و دیوار بر سرم خراب شود و صدمه ببینم همه اینها قانون طبیعت است؛ اما اگر هم بیتفاوت نباشم و برخیزم، از خطر مصون خواهم ماند و این نیز جزو قوانین طبیعت است (برگرفته از مجموعه آثار، جلد اول، مرتضی مطهری). همه ما اختیار و ارادهای داریم که میتوانیم بر اساس آن برای خود زندگی بهتر و ایمنتری رقم بزنیم و جلوی خیلی از وقایع تلخ و دردناک را بگیریم، بدون آنکه همهچیز را به گردن سرنوشت بیندازیم!
روش های اصلاح رفتار
نگاهی گذرا به آمار و اطلاعات حوادث و سوانح نشان میدهد بسیاری از حوادث ناگواری که روزانه اتفاق میافتد، ناشی از رفتارهای پرخطر و غیر محتاطانهای است که باکمی دقت و صبوری قابلپیشگیری بودهاند. صاحبنظران عقیده دارند که رفتار جزو ویژگیهای ثابت یک فرد نیست، بنابراین قابلتغییر است و میتواند اصلاح شود.
دانشمندان روانشناسی، برای کسب مهارتهای مفید اجتماعی و اصلاح رفتاردرزندگی، روشهای متعدد تربیتی را توصیه کردهاند که عبارتاند از: الگودهی، آموزش، تمرین و بازخورد.
استفاده از این موارد برای تغییر رفتارهای نامناسب همه افراد بهویژه کودکان مؤثر است. با این روشها میتوان مهارتهای بسیاری ازجمله کنترل خشم، عدم مصرف سیگار و الکل، رفتار صحیح با دیگران مخصوصاً کودکان، رانندگی منطقی، اقدامات ایمنی هنگام زلزله و آتشسوزی و ... را فراگرفت که هم در مورد کودکان و هم در مورد بزرگسالان کاربرد دارد. مثلاً برای یاددادن چگونگی عبور از خیابان به کودک، اول باید الگوی مناسب این رفتار در اختیار کودک باشد. مسلماً هیچ الگویی بهتر و مؤثرتر از رفتار خود والدین وجود ندارد؛ البته نقش جامعه و رسانهها بهویژه تلویزیون هم انکار نشدنی است.
در گام بعد نیاز به آموزش میباشد؛ یعنی باید روش درست انجام این کار و فواید آن و نیز مضرات و عواقب عدم رعایت آن برای کودک بیان شود. آموزش میتواند به روش کلامی، از طریق فیلم و کارتون و یا در قالب داستان، توسط والدین، آموزگاران و رسانهها انجام شود.
اما آنچه مهمتر از دو گام قبلی است، تمرین انجام این رفتار است. این کار از طریق بازی کردن نقش به دست میآید. مثلاً میتوانید موقعیت عبور از خیابان را برای کودک خود مجسم کنید و از او بخواهید در این شرایط، رفتار درست را بهصورت یک نقش بازی کند. میتوانید موقعیتهای اضافهای مانند نبود پل عابر پیاده، نبود خطکشی و یا عبور از خیابان تاریک در شب را برای او ایجاد کنید.
پسازاینکه کودک نقش خود را در همه این شرایط بازی کرد، به او بازخورد بدهید؛ یعنی ابتدا رفتار صحیح او را تحسین و تشویق کنید و سپس اشتباهات او را برایش توضیح دهید. این روش بهمراتب مؤثرتر از زمانی است که مرتب به فرزندتان بگویید موقع عبور از خیابان احتیاط کن.
.jpg)
.jpg)
اصلاح رفتار در بزرگسالان
شیوه اصلاح رفتار برای بزرگسالان و بدون حضور مربی هم امکانپذیر است. مثلاً برای کنترل خشم حین رانندگی در خیابانهای شلوغ میتوانید خود را در موقعیت پرفشاری تصور کنید که عصبانی شدهاید و ممکن است رفتار پرخطری انجام دهید. این موقعیت میتواند خیالی باشد و یا برگرفته از شرایطی باشد که قبلاً تجربه کردهاید و احیاناً با انجام یک رفتار نامناسب، باعث ایجاد عواقب ناگواری شدهاید. حالا در تصور خود سعی کنید، درست عمل کنید، صبور باشید، شرایط را در کنترل خود درآورید و جلوی پیامدهای ناجور را بگیرید. اگر از پس این موقعیت برآمدید، حتماً خود را تحسین کنید. تکرار این روش باعث میشود تا در شرایط واقعی زندگی روزمره نیز رفتاری منطقی و درست داشته باشید.
دکتر مهدی شریف الحسینی
پزشک و استادیار علوم اعصاب
تصویرگر: حمید امینی
مؤسسه حامیان سلامت کاشان در نظر دارد تا در راستای اهداف خود درجهت ارتقا سطح سلامت و بهداشت جامعه، به آموزش همگانی مباحث پیشگیری از کتاب (مصدومیت قابل پیشگیری است) بپردازد.