قرارمان در یکی از اتاق های طبقه پایین مدرسه خیرساز کریم است؛ جایی در حوالی بلوار صنعت. به من گفته اند حاج علی یزدانی مردی است 64 ساله که سوابق نظامی دارد. او مدیرعامل مؤسسه حامیان سلامت است؛ تشکلی مردم نهاد که میخواهد از فضایی کوچک در زیرزمین یک مدرسه کارهای بزرگی را در حوزه سلامت شهر رقم بزند. در روزهایی که مجوز مؤسسه در آخرین مراحل صدور است و چیزی تا دو ساله شدن این تشکل باقی نمانده، با حاج علی یزدانی در مورد راه طی شده و مسیر پیشروی حامیان سلامت صحبت می کنم.
آقای یزدانی اجازه دهید قبل از پرداختن به امروز، نگاهی به گذشته داشته باشیم. حاج علی یزدانی از کی و چگونه به فعالیتهای اجتماعی ورود پیدا کرد؟
آغاز کارهای اجتماعی و سیاسی من به سالهای پیشاز انقلاب و دوره نوجوانیم بازمیگردد.
ده یازده ساله بودم که آقای قرائتی اولین جلسه درس اخلاقش را با حضور ما تشکیل داد. یک خانواده مذهبی بودیم و به این شکل وارد بحثهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شدیم.
دوران دبیرستان در جلسههای مختلف سطح شهر و به ویژه جلسه تفسیر شیخ علی آقای نجفی در میرنشانه حاضر میشدم. مطالعه کتابها و شنیدن صحبتهای دکتر علی شریعتی هم دلیلی شد تا وارد بحثهای سیاسی شوم. دانشجوی مدرسه عالی علوم کاشان در رشته ریاضی شدم. در آنجا فعالیتهای سیاسی و اجتماعی داشتیم و یکی از افراد اصلی در انجمن اسلامی بودم. از سال 1358 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شدم.
در این حوزه مسئولیتهای مختلفی داشتم؛ در عین حال به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی خودم با همراهی دوستان قدیمی ادامه دادم.
به عنوان مثال در تهران در راهاندازی «مؤسسه راهگشایی امام علی(ع)» مشارکت داشتم. همینطور در کاشان هم از شرکت در چنین اموری غافل نبودم. بیشتر عمر کاریم در تهران گذشت و تقریباً برگشتم به کاشان، کمی پیشاز شروع کرونا بود. شیوع کرونا باعث شد تا با دوستان قدیمی که سابقه فعالیت اجتماعی داشتند، گروهی با عنوان «حامیان مردمی مبارزه با کرونا» در نیمه دوم اسفند 1398 ایجاد کنیم.
چگونه حامیان مردمی مبارزه با کرونا بدل به حامیان سلامت شد؟
با حرکتی که در اسفند 1398 در کنار سایر بزرگواران شروع کردیم فعالیتهای خوبی صورت پذیرفت. غیر از بحث تأمین تجهیزات پزشکی به ارزش حدودی15 میلیارد تومان در عرض دو ماه که کار سنگینی بود، به یک کار فرهنگی و اجتماعی هم پرداختیم که یکی از آنها تکریم کادر سلامت با اهدای تابلوهای یادبود و هدیههایی به رسم دوستی بود. گمان نکنم نظیر این کار در جایی دیگر از کشور صورت گرفته باشد که مورد توجه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم قرار گرفت. شروع حامیان سلامت با تقاضای مدیریت دانشگاه علوم پزشکی کاشان بود تا در آن شرایط سخت و بحرانی به یاریشان برویم. در کنار ما گروههای دیگری مثل «هیئت حسینی نخل کاشان» هم بودند که زحمات زیادی کشیدند.
در کنار تکریم، بحث تغذیه هم مورد توجه قرار گرفت و روزی 500 بطری آب هویج تقدیم عزیزان کادر سلامت شد. در آن موقع بحث پیشگری بسیار مهم بود چون باید زنجیره انتقال کند میشد؛ بنابراین بستههای بهداشتی تهیه کردیم و در مناطق محروم و مستعدتر از لحاظ شیوع ویروس توزیع شد. از سوی دیگر کرونا ضربهها اقتصادی هم وارد کرد؛ بنابراین وامهای فوری محدود و بستههای معیشتی هم در اختیار گروههای هدف و نیازمند قرار گرفت.
مدیریت دانشگاه علوم پزشکی کاشان وقتی تأثیر خوب این اقدامات را دید، کمرنگ شدن فعالیتهای این مجموعه مردمی را بعد از فروکش کردن کرونا حیف دانست و پیشنهاد داد که این جمع به حوزه گستردهتر سلامت؛ به ویژه در بخش پیشگیری ورود کند. در یک سال گذشته این پیشنهاد مورد مطالعه قرار داده شد و در تابستان گذشته هیئت امنا تشکیل و سپس هیئت مدیره انتخاب شد و سپس برای دریافت مجوز از وزارت کشور اقدام کردیم .
حامیان سلامت چه تفاوتهایی با سایر گروههای مشابه خیریه در حوزه سلامت دارد؟
دو موضوع برای ما در مدتی که با بهداشت و درمان درگیر بودهایم اهمیت داشت. اولین مورد موضوع ارتباط فی مابین پزشک و بیمار است که هیچکدام به وظایف خود به خوبی آشنا نیستند و رعایت نمیکنند. به دنبال آن هستیم که این نقصان را در حوزه درمان ترمیم کنیم. مسئله بعدی مناسبات مالی بین بیمار و پزشک است. در دنیا این بیمه است که با بخش درمان مواجه میشود و مناسبات مالی بین بیمار و پزشک وجود ندارد. این فشار سنگینی است که یک بیمار رنجور وقتی برای حل مشکل خود مراجعه میکند اول از او پول بخواهند و بعد به دادش برسند. به دنبال تعریف ساز و کاری برای رفع این مشکلیم. دومین مورد سلامت روان است. این موضوعی است که جامعه به شدت با آن درگیری دارد. متولی مردمی در این مبحث نداریم. با توجه به این موارد، محورهای پیشگیری که قبلتر عرض کردم، تعامل بین پزشک و بیمار و سلامت روان جزو اهداف مجموعه ماست.
مسائلی ساختاری وجود دارد که اصلاح امور را از دست فرد یا گروه خارج میکند، چگونه میخواهید مسائل مالی بین پزشک و بیمار را حل کنید؟
ما ادعایی در این زمینه نداریم و حریف حل این مسئله نیستیم؛ منتها میخواهیم به شکلی ارتباط مالی بین پزشک و بیمار را با راهاندازی یک ساز و کاری حل کنیم؛ یعنی حقالزحمه پزشک از سوی آن مجموعه پرداخت شود و همچنین بیمار هم به وظایف خود در قبال پزشک آشنا باشد. البته ما در جامعه پزشکی عزیزانی داریم که الگو هستند و باید معرفی شوند و تبلیغات فرهنگی صورت بگیرد.
آقای دکتر ماشاءالله مدیحی که از پزشکان خوب هستند از قول استاد خود دکتر محمد قریب میگوید وقتی بیمار از اتاق پزشک خارج میشود، سوای از مبحث درمان حداقل باید 40 درصد احساس خوشایند داشته باشد. بنابراین به دنبال الگوسازی و ارائه نمونههای مطلوب هستیم تا بگوییم که آنچه میگوییم شدنی است.
وظیفه ما تلاش کردن است و مأمور به آنیم، نتیجه را باید خدای متعال رقم بزند. این مسئله که روابط مالی میان پزشک و بیمار حذف شود ممکن است. وقتی من در نیروی انتظامی در حال خدمت بودم، با پیشنهاد و اجرای دفاتر «پلیس+10» توانستیم بسیاری از عیوب را برطرف کنیم. چه بسا که بسیاری از مردم در مراکز نیروی انتظامی برای انجام دادن کارهای خود گرفتار بودند و حتی با آن محیط نه چندان دوستانه روبهرو میشدند. امروز افراد میتوانند امور انتظامی خود را بدون برخورد با یک نظامی و در دفاتر خدماتی پلیس+10 در کمترین زمان ممکن و با دسترسی بیشتر انجام دهند.
میخواهید از چه نیروها و ظرفیتهایی برای نیل به این اهداف استفاده کنید؟
در قدم اول به دنبال استفاده و بهرهگیری از عزیزانی هستیم که انگیزههای شخصی دارند و خواهان مشارکت در چنین برنامههایی هستند.
الآن برخی از پزشکان مثل آقای دکتر احسان فراستی برای تشکیل گروه پزشکی و ارائه خدمات درمانی در مناطق محروم اعلام آمادگی کردهاند. در اصل سه گروه داریم؛ حامیان مالی، نیروهای اجرایی و مدیریتی و گروه متخصصان و کارشناسان که در ذیل پنج کارگروه تخصصی ما میگنجند.
این کارگروهها قصد دارند تا از دانش و فکر نخبگانی که مایل هستند تا به شکل داوطلبانه یا غیرداوطلبانه با ما همکاری داشته باشند، استفاده کنند.
کاشان به خیرین خود اتکای زیادی دارد و در چند سال اخیر سعی شده است تا از ظرفیت این عزیزان در حوزههای مختلف آموزشی، درمانی، مذهبی و... استفاده شود. آیا این رجوع مکرر موجب دلزدگی خیران نخواهد شد؟
این نکته را بگویم که ما خیلی به عزیزان خیّر رو نینداختهایم؛ بلکه خود این بزرگواران به سراغمان آمدند. بسیاری هستند که میخواهند کمک کنند؛ اما چگونگیاش را نمیدانند. به همین دلیل ابتدا آنها به میدان آمدهاند و سپس در موارد مختلف به آنها رجوع شده است.
این روحیه مساعدت در جامعه ما وجود دارد. معتقدم ما هنوز آنقدر توان نداشتهایم تا از تمام این ظرفیت به درستی استفاده کنیم. به نظرم امثال من که درگیر مدیریت و اجرای این امور هستیم، عقبیم. هر چه ما بتوانیم قدرت عملکرد بهتری داشته باشیم قطعاً مشارکت خیرین بیشتری را هم خواهیم داشت. به دنبال آنیم که به جامعه وصل بشویم و مشارکت وجود داشته باشد ولو به اندازه 10 هزار تومان در ماه.